به گزارش نبض بورس، مِهردُخت میرزایی | شهیر محمّدنیا، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در رابطه با ارزیابی خود از مواضع اقتصادی و بورسی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری بیان کرد: بسیاری از صحبتهای بیان شده از سوی نامزدها؛ بیشتر مصرف انتخاباتی داشتند و اغلب گفتمانهای آنها مربوط به انتقاد از عملکرد گذشته بوده و در حقیقت، درصدد متهم کردن یکدیگر بودند تا تقصیر را گردن هم بیندازند. البته در این میان، مواضعی نیز، وجود داشتند که هر کدام از نامزدها به نوبه خود، به ارائه صحبتهایی پرداختند؛ به طوریکه آقای قالیباف، چندین نکته محوری را به عنوان موضع خود برای حل کردن بازار سرمایه مطرح کرد. از جمله این که به بازار ثانویه توجه شده و قیمتگذاری دستوری حذف شود.
این تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به مواضع اقتصادی و بورسی دیگر نامزدهای انتخاباتی تصریح کرد: آقای پورمحمّدی، بدرستی مشکلات بازار سرمایه و راهحلها را بیان کرد و بدنبال آن، آقای پزشکیان تأکید داشت که از مشاوران و کارشناسان این حوزه استفاده خواهد کرد و در این مدت هم، از آقای حسین عبده تبریزی به عنوان مشاور اقتصادی خود استفاده میکند که آقای عبده تبریزی اقتصاددانی است که حق زیادی به گردن بازار سرمایه دارد و خدمات بسیار زیاد و ارزندهای را برای بازار داشته است. البته دیگر نامزدهای انتخاباتی نیز، صحبتهایی داشتند که شاهد تکرار وعده حل مشکلات بازار سرمایه در سه روز بودیم.
محمّدنیا در پاسخ به این پرسش که آیا امیدی برای شکوفایی بازار سرمایه وجود دارد یا خیر؟ تأکید کرد: بازار سرمایه، یکی از رکنهای اقتصاد است؛ به طوریکه از آن به عنوان قطبنما و دماسنج اقتصاد یاد میکنند؛ بنابراین نمیتوانیم انتظار داشته باشیم این رکن اقتصادی وضعیت خوبی داشته باشد در حالی که سایر ارکان از وضعیت نامطلوبی رنج میبرند. زیرا ما یک اقتصاد دولتی و بیمار داریم که تمام ارکان آن با مشکلاتی روبرو هستند. به طور مثال؛ سیاستگذار پولی ما در منگنه قرار دارد و اگر نرخ بهره را بسیار کاهش دهد سیاستهای پولی اش جواب نمیدهد و نمیتواند نقدینگی و تورم را کنترل کند و بدنبال آن، چرخههای تأمین مالی مختل میشوند و همه اینها دست به دست هم میدهند تا مشکلات بیشتری به وجود بیایند.
او ادامه داد: مسئله دو نرخی بودن قیمت ارز، یکی از چالشهای اقتصاد کشور است چراکه نه تنها قابل حذف نیست بلکه زیان وحشتناکی را به شرکتهای صادراتی و مولد و تولیدی وارد میکند و اینها نشان میدهند این طور نیست که بتوان ۳ روزه و یا یکی - دو ساله مشکلات اقتصادی و بورسی را حل کرد؛ بنابراین اگر ما بخواهیم وضعیت کلی اقتصادمان را درست کنیم تا بدنبال آن، شرایط بازار سرمایه نیز، رو به بهبودی برود نیاز داریم یک سری جراحیهای اقتصادی اساسی روی ساختار اقتصاد انجام دهیم که طبیعتاً هر نوع جراحی، زخمهای خاص خود را دارد و نیازمند این است که استراحت و ترمیم داشته باشد و این موضوع دقیقاً مثل یک جراحی است که روی بدن انسان انجام میشود و شاید او، ماهها نیاز داشته باشد تا بهبودی ناشی از جراحیاش حاصل شود. حال، باید توجه کرد که این موضوع هم، ممکن است سالها برای اقتصاد و بازار سرمایه طول بکِشد.
این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: باید یک فرد شجاع به عنوان مجری؛ با ارادهای مصمم برای حل کردن این مشکلات وجود داشته باشد تا تبعات تصمیمات و مسئولیتها را بپذیرد. چون طبیعتاً وقتی بخواهیم یک اصلاحی را انجام دهیم عوارض آن، خودش را نشان میدهد؛ عوارضی که در ۴۰-۵۰ سال گذشته روی هم انباشته شدهاند و اگر قرار باشد اصلاح شوند مسیر سختی را به همراه دارند و در این میان، از دید عمومی تبعات سیاسی خواهند داشت.
او عنوان کرد: باید به این موضوع توجه کرد که همیشه خراب کردن آسان و درست کردن سخت است و از چیزی که بیش از ۴ دهه خراب شده است نباید توقع داشت تا در ۲ یا ۴ سال براحتی درست شود. در مقابل، اگر شاهد ریلگذاری صحیحی در این مسیر باشیم، میتوانیم انتظار داشته باشیم در دهههای آینده اوضاع بهبود پیدا کنند.
محمّدنیا تأکید کرد: مهمترین چیز این است که نگرش دولت چهاردهم باید به شکلی باشد که شجاعت لازم را داشته باشد و تفاوتی نمیکند کدام نامزد انتخاباتی روی کار بیاید؛ بلکه مهم این است که اراده و میل به اصلاح داشته باشد. چون راه مشخص است و به گفته نامزدهای انتخاباتی، تئوری و برنامه به وفور وجود دارد و مهم، عمل کردن به آنهاست که این مسئله مستلزم وجود یک مجری بسیار قوی و توانمند است.
این تحلیلگر بازار سرمایه خاطرنشان کرد: از آنجایی که همیشه امید وجود دارد، امیدوار هستیم دولت بعدی از هر جناحی که هست شجاعت و میل و اراده به اصلاح امورهای اقتصادی و ... را داشته باشد تا ان شاءالله، کمکم شاهد بازگشت اعتماد به بازار سرمایه به عنوان بزرگترین بازار مولد کشور و بهترین بازار برای تأمین مالی و رشد اقتصادی باشیم. چون در این مدت دیدیم که برخی از نامزدهای ریاستجمهوری وعده تأمین مالی دادند و به دلیل این که تأمین مالی از طریق بازار سرمایه صورت میگیرد باید به محلی تبدیل شود تا ذینفعهای بازار سرمایه بتوانند بهره لازم را ببرند؛ به طوریکه شرکتها بتوانند تأمین مالیشان را داشته و سهامداران هم، امکان بهرهمندی از سودهای ناشی از رشد شرکتها را داشته باشند.